+برای من دلِ تنگ تو آخر دنیاست

 مباد گریه کنی.. شاعرِ تو هم تنهاست

 بخند و‌ طعنه به دنیا و‌ رسم دنیا زن

 که خنده بر گل لب‌های غنچه‌ات، زیباست

 بیا که همسفر و هم‌رکاب هم باشیم

 در این زمانه که فصل فریب و‌ دور جفاست

 هزار دشمن‌مان هست و باز می خندیم

 دل خجسته ی‌ما عاشقان، از آن دل هاست!

 فراق، نیز به ما بد نکرد این مدت

 که لحظه لحظه به عشق منَت فزود  و‌نکاست

 چه غم اگر همه جا را جا گرفته ظلمت شب؟

 چراغِ شب‌شکنِ عشق‌مان ملازم ماست

 تصور من از آن خانه که تو‌ در آنی

 همان تصور شیرینم از بهشت خداست

 برای از تو نوشتن بهانه ای دارم

 و این بهانه ی تازه از آن قدیمی هاست:

 که باز و باز بگویم که «دوستت دارم!»

 به شانه زلف بیفشان که زندگی ما راست

 اگر چه نام نهادن به عشق ممکن نیست

 ولی به حکم دلم نام کوچکت، دریاست!

 

+ تاريخ پنجشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۴ساعت 0:37 نويسنده جوادآقا |

Ðe$igNÊR: M0zHgAN