+چه پنهان از شما؟ مَردم! به درد هم نمی خوردیم
که او در بند «اما» بود و من از هر چه بند آزاد
+ای خوب! تو ناسلامتی معشوقی
از غصه ی عاشقت خبر داشته باش...
+ای دوست مرا تا نفسی هست ببخش
فردا که جهنمی شدم سودش چیست؟
+ از خدا پنهان نیست، از شما چه پنهان که دلتنگم. و بنای نوشتن ندارم. از خیر خیلی حرفها گذشته ام. و خودم را سپرده ام به دست زمان. هرچه پیش آید خوشم. و می دانم از حضرت دوست است. پس ای حضرت دوست! زودتر دریابم...