بسم الله
يکي از مزخرفترين و ناعادلانهترين و کثيفترين
خبرهايي که در عمرم منتشر شده را همين چند لحظهي پيش خواندم:
«حجتالاسلام جهانشاهی از سوی دادگاه ویژه
روحانیت به 3 سال و نیم حبس محکوم شد!
وی به عنوان متهم
ردیف اول پرونده موسوم به طلاب عدالتخواه، به اتهام تشویش اذهان عمومی به 2 سال،
اخلال در نظم عمومی به یک سال و توهین به مقامات قضایی به 6 ماه حبس محکوم شده
است.
همچنین محسن شیرازی
طلبه 19 ساله که مدیریت سایت «قیام یاران ولایت» را بر عهده دارد و اکنون همراه
طلبه سیرجانی در اوین به سر می برد، به 2 سال و نیم حبس محکوم شد.
وی نیز به اتهام
تشویش اذهان عمومی به یک سال، اخلال در نظم عمومی به یک سال و توهین به مقامات
قضایی به 6 ماه حبس محکوم شده است.»
پيام "شکرالله مساعيکم" رهبري به طلبهي سيرجاني
اي خاک بر سر قوهي
قضائيهاي بشود که در آن اين همه ناعدالتي و ظلم ديده ميشود. کسي مثل
"ف.ه" بايد براي آن همه کثافتکاري که به بارآورده فقط چند ماه حبس بکشد
و کسي مثل جهانشاهي عزيز بايد براي تحقق عدالت 3سال و نيم به زندان برود. کسي که
يکدفعه با دستور مقام معظم رهبري و با پيام "شکرالله مساعيکم" به ايشان
از ناعدالتي قوهي قضائيهي احمقِ ما خلاص شده بود دوباره به زندان بردهاندش.
آي دوست عزيز! ما
انقلاب نکرديم که با دست خودمان برويم زندان.
به داد همسايه ي ما برس اقاي قاضي!
اي قاضياي که نشستهاي
و اين حکم را نوشتهاي! اگر خيلي بلد هستي حکم صادر کني، بيا و دادگاه همسايهي
بيچارهي ما را به سامان برسان که چند سال به خاطر از ساختمان افتادن مجبور نباشد
با کمر شکسته از اين دادگاه به آن دادگاه برود.
بيا به دادگاه پدر
بنّا و کارگر خودِ من برس که از ساختمان افتاد و دو کتفش شکست و بيمه حقاش را
نداد و چند سال در دادگاههاي شما دويد و به هيچ نتيجهاي نرسيد.
براي چه کسي کُري ميخواني؟!
براي چه کسي کُري ميخواني؟!
براي بچههاي انقلاب؟! براي بچههاي هيئتي؟! براي فدائيهاي آقا؟! براي همانهايي
که در فتنهي هشتاد و هشت کتک خوردند و شهيد دادند و فحش شنيدند و هنوز هم دارند
فحش ميشنوند؟! براي اينها کُري ميخواني؟! خيلي خندهدار است.
لازم نيست جواب فتنه گرها را بدهي! ما بيخيال شديم!
خيلي خوب است که
نگاهي هم به دور و برت بکني. اصلاً ما نميخواهيم شما حکم فتنهگرها را صادر کنيد.
بياييد جواب همين همسايهي ما که با زن و چند تا بچه براي نان شبش مانده است را
بدهيد. از اينجور آدمها هم يکي و دو تا نيستند. هر کوچهاي که بروي يکي هست که
همين درد را دارد. ساختمانهاي شلوغ و داغان را درست کرده ايد و هيچ کارِ مردم را درست
انجام نميدهيد. سريع نگوييد که نگو "هيچ". خب گيرم که مقداري از پروندهها
را همحل کردهاي و حکمي داده ايد. اين دليلي براي کمکاريهاتان نمي شود.
ضمناً؛ اگر حرف هاي من هم به قاضيان
محترم(!) و خداجو(!) و عدالت طلبِ قوهي قضائيه برخورده و آن را توهين به خود ميدانند
بنده هم حاضرم 10 سال زندان جمهوري اسلامي را به جان بخرم تا همهي دنيا بداند ما
از روي مباني اسلاميمان ذرهاي عقب نمينشينيم.
فرق "ف.ه" و "ع.ج" چيست!!!؟
اصلاً براي من تبيين کنيد که چرا
"ف.ه" بايد اينقدر کم مورد لطف شما قرار گيرد و اين طلبه اينقدر زياد؟!
دلايلتان چيست؟ بگوييد شايد ما هم قانع شديم! شما "اذهان عمومي" را چطور
تعريف ميکنيد؟ "تشويش" يعني چه آقاي قاضي؟ يعني من هم الآن دارم تشويش
مي کنم؟! اذهان عمومي را تشويش مي کنم؟بله؟! درست است؟! اگر اينطوري است که بياييد
و ما را هم بازداشت کنيد. حکم هم بزنيد:10سال. اتهام هم همين :"تشويش اذهان
عمومي". چه از اين بهانه بهتر؟ هيچکس هم که نميداند منظور شما از
"تشويش" و "اذهان عمومي" چيست! فقط خودتان ميدانيد! راستي
چرا به آن خانمِ پيرِ پالبِ گور که آمد مصاحبه کرد و گفت "اگر فلاني در
انتخابات برنده نشد بريزيد خيابان" نگفتيد اذهان عمومي را تشويش کرده است؟!
بيخيال! طبق تعريف شما حتماً او کاري نکرده. اصلاً شايد هم درست گفته بوده!
نميدانم! ما را هم بگيريد و ببريد زندان. کي به کي است؟! يک جواني يکلاقبايِ بيارزشِ
نفهم و بي بصيرت را برداريد و ببريد. چه کسي از شما سوال ميکند که اين "شيخ
الاسلامي" کو؟ ما که کسي را نداريم. فقط همين آقاي "ماه" را داريم
که براي ما بس است. به عشق او صداهايمان را بلند مي کنيم. يادم هست که حضرت آقا در
سال 88 و در ديدار با شاعران بود که گفت "أين عمار؟" همانجا بود که گفت
حق را بگوييد، همان قدر که مي فهميد و متوجه شديد.
حاضرم به خاطر همين نوشته و احياناً تشويشها 10سال بروم زندان
آقاي قاضي! من همين جا اعلام مي کنم
حاضرم به خاطر اين تشويشها 10سال زندان بروم. زندان انقلاب رو عشق است! اين را
گفتم که فتنهگرها و ضدانقلاب و پهلويها و ماهوارهچيها و هر خر و سگ ديگري که
ما حاضر نيستم تفمان را هم به روي کثيفش بندازيم هر برداشتي نکنند.
خارجنيشنها بدانند زندان جمهوري اسلامي براي ما بهشت است!
و اين را
بدانند که ما هرچه هم انتقاد داشته باشيم باز هم سگ جمهوري اسلامي را به گندهي آن
کثافتهاي خارجنشين و فاحشه و بيدين نخواهيم فروخت. ما زندان جمهوري اسلامي را
از بهشت آنها بهتر مي دانيم. پس به خودِ ملعونشان
لطف کنند و حرف مفت نزنند که: "خود انقلابيها هم خسته شدهاند"، نه؛ ما چون خسته
نشدهايم داريم فرياد مي زنيم...