بسم الله


می ­تراشم بهانه ­ای تازه
تا بسازم ترانه ­ای تازه

با تو حتی سکوت­ های ما
 می­ شوند عاشقانه ­ای تازه

داده تعلیمم آتش عشقت
دم به دم با زبانه ­ای تازه

از همین روی می زند هر دم
گل داغت جوانه ای تازه

سنگ­مان می­ زدند مردم شهر
ساختیم آشیانه ­ای تازه...

کاش می­ شد ولی عروج کنیم
به زمین و زمانه­ ای تازه...



پ.ن:الحمدلله


صفحه قبل

+ تاريخ دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲ساعت 21:27 نويسنده جوادآقا |

Ðe$igNÊR: M0zHgAN